راه حلهای لایه ۲ بیت کوین شبکههای ثانویه هستند که روی بلاک چین اصلی اجرا میشوند. هدف آنها افزایش توانایی بلاک چین برای مدیریت تراکنشها با دور زدن محدودیتهای فنی، در عین حال بهرهگیری از نقاط قوت آن است. این موضوع میتواند قابلیت استفاده از شبکه را از راههای مختلف بهبود بخشد. دیدن اینکه چگونه فناوری برای پاسخگویی به تقاضاهای رو به رشد شبکه بلاک چین در حال تکامل است، برای کاربران موضوع قابل توجهی محسوب میشود.
بلاک چین لایه ۲ را به عنوان یک دستیار کارآمد در نظر بگیرید که بخش اعظم کار را قبل از بازگرداندن آن به بلاک چین لایه ۱ انجام میدهد تا به طور رسمی ثبت شود. به این ترتیب، لایه دوم بیت کوین تراکنشهای خارج از زنجیره را قبل از اینکه به بلاک چین اضافه شود، پردازش میکند تا شبکه اصلی فرآیند روانتر و کارآمدتر ادامه دهد.
چالشهای شبکههای لایه دوم بیتکوین
شبکههای لایه ۲ بیتکوین هنوز مانند خود بیتکوین در پایداری به اندازه کافی اثبات نشدند، با اینکه امنیت و قابلیت اعتماد بالایی دارند. آنها مجموعهای جدید از خطرات و چالشها را به عنوان شبکههای مستقل معرفی میکنند.
برای مثال، در سال ۲۰۲۲، کاربران لایتنینگ به دلیل وجود یک باگ تجربهای منحصر به فرد از شکست مسیریابی پرداخت بدون شناسایی داشتند. آنها بدون این که متوجه باشند در طول زمان با گرههای نادرست تعامل داشتند.
علاوه بر این، زنجیرههای جانبی مانند لیکویید نتورک (Liquid Network) هنوز در مراحل توسعه و پذیرش بازار هستند. برخلاف بیت کوین که هزاران ماینر در سراسر جهان دارد، گرههای بسیار کمتری (در مورد Liquid 15) برای امضا و تایید تراکنشها دارند. این بدان معناست که شبکههای لایه ۲ بیت کوین اغلب متمرکزتر از شبکه اصلی باشند.
نمونه هایی از لایه دوم بیت کوین چیست؟
چندین فناوری و پروتکل مختلف وجود دارد که به عنوان لایه دوم برای بیتکوین ارائه شدهاند، از جمله:
- شبکه Lightning (Lightning Network): این یک پروتکل پرداخت از لحاظ مقیاس پذیری برای بیتکوین است که تراکنشها را خارج از بلاکچین اصلی انجام میدهد. این امکان را فراهم میکند که تراکنشهایی با سرعت بسیار بالا و هزینههای بسیار پایین انجام شود.
- شبکه Liquid Network: این یک شبکه جانبی برای تسویه تراکنشهای بیتکوین و داراییهای دیجیتال دیگر است که برای تسهیل تراکنشهای بین انتظاری (OTC)، ارزشهای مالی، و داراییهای دیجیتال بکار میرود.
- شبکه Sidechains: این فناوری اجازه میدهد که داراییها به طور موقت از بلاکچین اصلی جدا شوند و در یک زنجیره جانبی (sidechain) به تراکنشهای مختلفی بپردازند. یکی از محبوبترین پروژههای Sidechain، که توسط شرکت Blockstream توسعه داده شده است، Elements Liquid است.
این لایههای دوم اغلب بهبودهای مهمی را در مقیاسپذیری، سرعت، هزینه و حفظ امنیت بلاکچین اصلی بیتکوین ارائه میدهند. به علاوه، آنها امکانات جدیدی مانند پرداختهای خصوصی، انجام تراکنشهای میکرو و ایجاد قراردادهای هوشمند را فراهم میکنند.
مزایای لایه دوم بیت کوین
- لایه 2 مقیاس پذیری را به شبکه اصلی می آورد و به آن کمک می کند تا صدها و هزاران تراکنش در ثانیه را انجام دهد که برای دستیابی به مخاطبان اصلی ضروری است.
- این راه حل ها هزینه تراکنش های بیت کوین را کاهش می دهند و پرداخت های خرد را امکان پذیر می کنند.
- برخی از لایههای ۲ بیت کوین از ویژگی قرارداد هوشمند پشتیبانی میکنند و موارد استفاده DeFi را باز میکنند.
- برخی از لایههای 2، مانند ZKproofs، حریم خصوصی را در بیت کوین افزایش میدهند و تعاملات محرمانه را ممکن میسازند.
- لایه 2 به بیت کوین اجازه می دهد تا مقیاس شود و در عین حال عدم تمرکز و امنیت شبکه کلی را حفظ کند.
معایب لایه دوم بیت کوین
در حالی که پروژه های لایه 2 ذکر شده در بالا، شبکه بیت کوین را کارآمدتر می کند، چالش ها مانع پذیرش گسترده می شوند.
- پیچیدگی فنی: راه حل های لایه 2، به دلیل ماهیت خود، به اکوسیستم بیت کوین پیچیدگی می بخشند. این پیچیدگی می تواند مانع پذیرش کاربر شود، زیرا کاربران باید این سیستم های جدید را درک کرده و به آن اعتماد کنند. تضمین امنیت با حفظ کاربرپسندی یک چالش حیاتی است.
- نگرانیهای نقدینگی: شبکههایی مانند شبکه لایتنینگ از کاربران میخواهند که وجوه را در کانالهای پرداخت قفل کنند. این نیاز می تواند منجر به مشکلات نقدینگی شود، جایی که وجوه به راحتی برای استفاده های دیگر در دسترس نیست.
- خطرات متمرکز سازی: برخی از راه حل های لایه 2 ممکن است به طور ناخواسته خطرات متمرکز سازی را ایجاد کنند. به عنوان مثال، کانالهای پرداخت بزرگتر در شبکه لایتنینگ ممکن است تراکنشها را از طریق چند گره غالب متمرکز کند و به طور بالقوه اخلاق غیرمتمرکز بیتکوین را تضعیف کند.
- یکپارچه سازی و قابلیت همکاری: ادغام یکپارچه با زیرساخت بیت کوین موجود و قابلیت همکاری بین راه حل های مختلف لایه 2 بسیار مهم است. عدم قابلیت همکاری می تواند منجر به تکه تکه شدن اکوسیستم ها شود و کارایی کلی این راه حل ها را کاهش دهد.
تاثیر لایه دوم بیت کوین چیست؟
1. افزایش سرعت و بهبود قابلیت مقیاس پذیری: با ایجاد لایه دوم، سرعت تراکنش ها افزایش مییابد و این بهبود میتواند توسعه پذیری بلاک چین بیت کوین را تسهیل کند.
2. کاهش هزینهها: استفاده از لایه دوم معمولاً منجر به کاهش هزینههای مربوط به تراکنش ها میشود که این امر میتواند ترغیب کننده برای استفاده بیشتر از بیت کوین باشد.
3. توسعه اکوسیستم: لایه دوم میتواند به توسعه اکوسیستم بیت کوین کمک کند زیرا امکان انجام تراکنش های مختلف و نوآورانهتر فراهم میشود.
4. تقویت حریم خصوصی و امنیت: برخی از لایههای دوم میتوانند به حفظ حریم خصوصی و امنیت تراکنشها کمک کنند که این امر میتواند اعتماد کاربران را به بیت کوین افزایش دهد. به طور کلی، لایه دوم بیت کوین میتواند به بهبود عملکرد و کارایی شبکه، افزایش استفاده و پذیرش و بهبود تجربه کاربری کمک کند.
مهمترین راهکار لایه دوم بیت کوین چیست؟
لایه دوم، راهکارهای زیادی را برای از بین بردن و حل کردن مشکلاتی از قبیل، مقیاس پذیری را انجام میدهد. البته مهمترین راهکارهای ارائه شده از جانب لایه دوم بیت کوین به شرح زیر میباشد:
- شبکه لایتنینگ بیت کوین
- پلاسما اتریوم
در ادامه این موارد را بررسی خواهیم کرد.
1. پلاسما اتریوم در لایه دوم بیت کوین
یکی از نکات مهم در رابطه با پلاسما اتریوم، مقیاس پذیر بودن آن است. برای از بین بردن مشکلات به وجود آمده برای مقیاس پذیری شبکه اتریوم، از طرح لایه دوم پلاسما اتریوم استفاده شد. فرایند کارکردی برای شبکه اتریوم، افزایش پرداختی از طرف کاربران برای دریافت تراکنشها بیشتر و سریعتر است.
بنابراین کاربران اتریوم، برای به دست آوردن تراکنشهای بیشتر برای ارز دیجیتالی خود، تمایل به پرداخت هزینه و در قبال آن دریافت تراکنشهای بیشتر میباشند. یکی از مشکلات موجود برای اتریوم، عدم سرعت برای تائید تراکنشها در شبکه است.
پلاسما، به عنوان یکی از روشهای مقیاس پذیر برای از بین بردن مشکلات تراکنش است. لایتنینگ بیت کوین، از نظر بالا بردن سرعت تراکنش، شباهت زیادی به پلاسما دارد.
2. کارکرد شبکه لایتنینگ
در این شبکه، عملیات بلاکچین در یک کانال دیگر انجام میشود. البته عملیات ایجاد شده در بلاکچین دیگر، در آخر به زنجیره اصلی وصل میشود. با توجه به این که لایه دوم و تراکنشهای ایجاد شده بر روی بلاکچین، از زنجیره اصلی خارج شده، به آن راهکار برون زنجیرهای نیز گفته میشود. با توجه به میزان وسعت برای شبکه اتریوم، همین طور میزان محبوبیت بسیار بالای آن در میان کاربران، پروژههای زیادی برای لایه دوم اتریوم به وجود آمده است.
البته از میزان مزیتهای راهکار زنجیرهای، برای کاهش دادن میزان تعمیرات برای لایه اول است. به این شکل، میزان زیادی از وسعت کار، به لایه دوم انتقال داده میشود. البته بهرهمندی از لایه اول برای بالا بردن امنیت در شبکه است. به کار بردن لایه دوم، برای افزایش سرعت و همین طور مقیاس پذیری برای شبکه است.
به همین خاطر، بهرهمندی از لایه دوم و مشتقات آن برای ارزهای دیجیتالی و بیت کوین، بسیار ارزشمند و مهم میباشد. از لایه دوم برای رسیدن به تراکنش و در نهایت سود بیشتر استفاده میشود. به کار بردن لایه دوم برای سرمایه گذاران گزینه بسیار مطلوبی است. سرمایه گذاران، در بیشتر موارد، به سود بیشتر میاندیشند.
ارتقاهای بیت کوین
قبل از اینکه در مورد راه حلهای لایه دوم بیت کوین در این مقاله از وبلاگ صرافی ارز دیجیتال او ام پی فینکس بحث کنیم به طور خلاصه ارتقاهای بیت کوین یعنی سگویت (Segwit) و تپ روت (Taproot) را که باعث رسیدن بیت کوین به جایگاه امروزی شدند را بررسی میکنیم.
ارتقا سگویت Segwit
در سال ۲۰۱۷ ارتقا سگویت بهمنظور مقابله با مشکل امکان توسعه بیتکوین معرفی شد. این ارتقا با افزایش ظرفیت هر بلاک از طریق یک تکنیک به نام سگریشن (segregation) این مسئله را مورد توجه قرار داد. سگویت امضای دیجیتال را از دادههای تراکنش جدا کرد که منجر به کاهش اندازه تراکنش شد. این امکان را فراهم آورد که بدون افزایش حداکثر اندازه بلاک تراکنشهای بیشتری در یک بلاک قرار گیرند. با سگویت، بلاکهای بیتکوین میتوانند حداکثر تا ۴ مگابایت تراکنش را در شرایط بهینه پشتیبانی کنند.
سگویت همچنین یک مشکل امنیتی اساسی مربوط به تراکنشها را رفع کرد. قبل از سگویت، امکان اصلاح جزئیات تراکنشها قبل از تایید آنها در زنجیره بلاکی وجود داشت که یک مشکل اساسی بود. این ارتقا امنیت را افزایش داد و امکان توسعه راه حلهای لایه دوم مانند شبکه لایتنینگ را فراهم کرد که سرعت و کارایی تراکنش را بهبود بخشید. سگویت یک ارتقا مهم برای فناوری پایه ارزهای دیجیتال بوده است.
ارتقا تپ روت
در نوامبر ۲۰۲۱ ارتقا تپ روت (Taproot) بهبودهای بیشتری را با تمرکز بر حفظ حریم خصوصی، کارایی و قابلیتهای قرارداد هوشمند معرفی کرد. با جایگزینی طرح امضای ECDSA به جای استفاده از امضاهای Schnorr تجمیع چندین امضا را در یک امضا ممکن کرد، بنابراین تراکنشهای پیچیده بیت کوین را ساده و ایمن کرد. در نتیجه چنین تراکنشهایی از تراکنشهای ساده ثبتشده در بلاک چین غیرقابل تشخیص هستند. این ارتقا به توسعهدهندگان کمک کرد تا قراردادهای هوشمند بهتری در شبکه بیت کوین ببندند.
SegWit و Taproot هر دو ارتقای قابل توجهی برای بیت کوین هستند. آنها فقط جنبه فنی را بهبود نمیبخشند. آنها همچنین تواناییهای بیت کوین را فراتر از هدف اصلی آن به عنوان یک سیستم نقدی الکترونیکی همتا به همتا گسترش میدهند. این ارتقاها پایه و اساس اکوسیستم لایه دوم بیت کوین جدید است که در بخشهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.